بررسی جفنگیات عجیب یک سینماگر، در مورد محمد پیامبر،دون کورلئونه و فریدریش نیچه!!! (که در سایت رادیو زمانه منتشر شده!)
این متن به نقد مطلبی از سایت رادیو زمانه می پردازد تحت عنوان ((بوسه بر دستانِ دون کورلئونه)) از امیر معقولی؛ آدرس مقاله ی مورد بحث: http://zamaaneh.com/khaak/2010/12/post_150.html
البته از زمان درج مقاله مذکور در سایت رادیو زمانه، زمانی چند، گذشته است؛ و نیز نمی خواهم این آقای سینماگر متخصص امور ((مافیایی_فلسفی_مذهبی_اعتقادی!)) را خیلی مهم جلوه دهم، ولی از یک نظر، مطلب مورد بحث، جالب توجه است؛ و آن اینکه، اینگونه تحلیلات بی مایه و بی شناخت از فلسفه و دین و هنر، موجبات گمراهی نسل جوانی را می تواند فراهم بی آورد که در برزخ میان اعتقادات جامعه خویش و فلسفه جهان مدرن سرگردان مانده است، و ممکن است تصور کند که این اینگونه برداشت های مالیخولیایی؛ کلید حل مشکلاتش می تواند باشد. آنچه هست، تلقی مقرضانه، از هنر و فلسفه ی غرب (در نوشتار یاد شده) است که اهمیت دارد، وکج فهمی های اینچنین، بسیاراند، که درد بی درمان است این اظهار فضولات، از سوی دانایان جمیع مقولات(!)، در این جامعه ای که ادای مدرنیّت را میخواهد درآورد، امّا در لجنزار سنت گرفتار آمده، و عجبا هر چه می رود به در بسته می خورد، با این امّت شهید پرور.
که روشنفکران مان به جای روشن کردن اذهان عمومی، به دنبال ترفند هایی برای بقول خودشان(( نو کردن لباس دین)) می روند و روشنفکر دینی می نامند خودشان را، که مبادا مغضوب شوند و ضالین؛ و این گونه شاید ((بازگشت به معنویات))ِ پست مدرن را برای خود و دیگران تعبیر می کنند؛ یا برداشت هایی غریب از نیچه و هایدگر، که می شود (( فردید))، برای بسط استبداد پهلوی؛ که بعد از انقلاب، یکباره خمینی شد ابر انسان موعود نیچه(!)، و سگان ولایت به دورش وغ و وغ، که همان شاگردان فردید باشند، یعنی میر شکاک و اراذل امثالهم.... .
من نمیفهمم که اصلا چه ارتباطی دارد این دون کورلئونه، به محمد و اسلام، واز آن هم عمیق تر!! به نیچه؟ یعنی نویسنده، یک معتقد به اسلام ( با آن همه آموزه های ...) است که نیچه را صرفا، به خاطر سخنوری پیامبرانه اش(و نه حتی هیچ ذره ای از فلسفه اش؛ که با دین که سر سازگاری ندارد، هیچ، منکر خدا هم هست، البته) می ستاید و هیجان زده، او را در کورلئونه متجسم و متبلور میبیند؟!! از نیچه همین را میداند که :«بلندپروازیِ من آن است که در ده جمله چیزی را بگویم که کسی دیگر در یک کتاب میگوید ـ که کسی در یک کتاب هم نمیگوید....» از فلسفه ی نیچه با آن عظمتش، و اینکه در همان کتاب فراسوی نیک و بد، تمام آنچه در اسلام اخلاقیات می نامندش را دگرکونه کرده است، هیچ سخن به میان نمی آورد!خجالت نمی کشید اگر، حتما حالا هم آقا خامنه ای را با مایکل کورلئونه مقایسه می کرد و پاکسازی دشمنان را که اولین حرکت مایکل بود، سرلوحه ی قتلهای مقدس زنجیره ای وحلقه ای آقا می دانست که واجب شرعی است، چون سنت حضرت پیامبر دن کورلئونه(ص) است وسیرت الامام نیچه(ع)!!!